یکی از کارمندان اپل حقیقت را در مورد مک بوک ایر M2 به من گفت (مشکل همین بود)
او گفت: باور نکردنی است. من دو روز پیش اینجا بودم و مقداری هم داشتیم.»
زمانی که فروشنده به من گفت که هوا صرفاً ایر است، از بازتاب نگرانکنندهای از یک بازدید دیگر از فروشگاه اپل رنج میبرم. من به سختی می توانم این را بنویسم، “یک هوندا سیویک”.
گفت: بد من. “بدون هوادار.”
او شروع کرد: «این یکی کاملاً بازطراحی شده است. “نگاه کنید نوار منو چقدر متفاوت است. در مقایسه با Air قدیمی بسیار تمیز است.”
دستش را به سمت جیبش برد، آیفونش را بیرون آورد و گفت: “خب، بگذار ببینم! همین الان چند عدد تحویل گرفتیم.”
(اسکرین شات از تبلیغات اپل.)
کریس ماتیشزیک/اسکرین شات
من کاملا برای او متاسف شدم. او تمام تلاشش را میکرد و احتمالاً برای مدت طولانی این کار را نکرده بود. من می خواستم به طور خاص از او خرید کنم.
او گفت: “پنکه در این یکی بسیار بهتر از M1 شماست.”
بنابراین، من خودم را به یک فروشگاه اپل بردم تا جادوگری ادعایی جدیدترین و کاملاً بازطراحی شده اپل را ببینم. مک بوک ایر M2.
صفحه فروشنده روشن شد و صورتش افتاد پایین.
آیا این تمام چیزی است که من هستم؟ آیا افراد باهوش در سالهای گذشته به من نگاه کردهاند؟
پس رو به فروشنده کردم و گفتم: “فکر می کنم شما واقعاً هیچ کدام از اینها را ندارید، نه؟ یعنی احتمالاً فروخته شده اید، درست است؟”
سه هفته.
“می بینی؟ چقدر جالب است؟” او با تمام اشتیاق یک شعبده باز کارآموز گفت.
فروشنده پاسخ داد: “اگر در تمام روز ویرایش ویدیو و مواردی از این دست انجام می دهید، من همچنان Pro را توصیه می کنم.”
به طور طبیعی، این من را به سمت شایعات و بررسیها سوق داد که M2 Air میتواند کمی گرم کار کند — وقتی تمام روز روی مانورهای پیچیدهتر کار میکنید.
تقریباً بیست ثانیه نگذشته بود که یک فروشنده بسیار مشتاق کنار رفت و خود را معرفی کرد. آیا من به کمک نیاز داشتم، او تعجب کرد. خیلی جواب دادم
او مرا مجذوب دوربین 1080 HD کرد — “خیلی بهتر از روی ایر.” او شگفتیهای MagSafe، بلندگوهای جدید را جدولبندی کرد – “شگفتانگیز نیست، اما بهتر است” – و حتی کابل هماهنگشده با رنگها.
مکث کرد و از من خواست که یک دقیقه صبر کنم تا به سمت یکی از همکارانش برود. به زودی، او بازگشت.
من به شوق او گرم شدم.
طرفدار نیستیم، اما دانشجویان هستند.
نمیتونستم حرفمو قطع نکنم این رنگ آبی تیره است.
بی سر و صدا گفتم: “اما یک شکاف بزرگ وجود دارد.”
او با صداقتی کاملا خلع سلاح گفت: «نه، مشکل واقعی اثر انگشت است.
من تصمیم گرفتم که بجنگم. من میخواستم یکی از این ابزارهای جمعآوری اثر انگشت و بدون فن را برای افراد بیحال تهیه کنم.
خیلی مقاومت کردم
“این یک طرفدار دارد؟” تعجب کردم. “M1 من فن ندارد.”
در این هنگام، او به من نشان داد که چگونه مکان نما به طور جادویی به زیر شکاف در بالا لغزید.
من قبلاً شروع کرده بودم به M2 Air رنگی نیمه شب خیره شده بودم و از آبی بودن آن متعجب بودم. و چقدر دوست داشتنی و چقدر متفاوت از همه رنگهای دیگری که اپل برای ایرهای قبلی استفاده کرده بود. من قبلاً روی لبه پرتگاه می چرخیدم.
این چقدر باحاله خب، فکر می کنم خیلی باحاله
او در حالی که به اثر انگشت زیر صفحه کلید اشاره می کرد، اضافه کرد: «ببین، این یک آهنربای اثر انگشت است.
اما خودم شروع کردم به جواب دادن: “حداقل باید نگاهی بیندازم، نه؟ این جدید است. و من مدت زیادی است که به فروشگاه اپل نرفته ام.”
من به خودم می گفتم نه، نه، نه. شما به آن نیاز ندارید
اما بعد مرا پرت کرد.
توضیح دادم که در حال حاضر M1 Air دارم. این امر فروشنده را به سمت وسوی فوری سوق داد.
در این هنگام، چشمانش بر بالای نقابش روشن شد، گویی جادوگر از غربت در بیابان بازگشته است و می خواهد بزرگترین ترفند خود را انجام دهد.
او توضیح داد: «من دانشآموزان زیادی را در اینجا میگیرم، و همه آنها به من میگویند که میتوانند هر کاری را در این زمینه انجام دهند.
او به صحبت ادامه داد، در حالی که من در چاهی از درد ناپدید شدم. آیا این تمام چیزی است که من تا به حال بوده ام؟ آیا در آغوش گرفتن چند دهه من از هوا چیزی جز اعتراف به وضعیت نابالغ محاسباتی من نبوده است؟
سپس مکث کرد در حالی که من متعجب بودم که بعد از آن چه خواهد شد. آنچه در آینده در راه بود توصیف نوع انسانی بود که M2 Air برای آنها عالی بود.
چشمانم به پشت سرم برگشتند. آیا فروشنده اپل به من گفت که M2 Air صرفاً یک ماشین دانشجویی عالی است، خوب بود، اما کاملاً نسبتاً خام بود؟
این قابل انتظار بود، اما این تأثیر را نیز داشت که مجبورم کرد فقط کمی بیشتر فکر کنم. من مجبور نبودم در هیچ تمایلی برای خرید آنی غرق شوم.
اکنون وقت دارم تا با وجدان خود دست و پنجه نرم کنم و مهمترین سؤالات را بپرسم: “من چه شده ام و همیشه چه بوده ام؟”
“آره، اما شما واقعاً متوجه آن نیستید، نه؟”
من به نشان دادن مدارک ناچیز خود ادامه میدهم و اجازه میدهم جهان بخندد.
فروش سخت و سخت
بسیار زیبا.
باورم نمی شد که با زمان بندی تصادفی، اما بی نقص عمل کرده باشم. نمیتوانستم باور کنم که ممکن است با یکی از این ماشینهای گرانبها از این فروشگاه بیرون بروم – و همچنین در نیمهشب مایل به آبی.
غریزه بعدی او این بود که به وب سایت اپل برود، نمودار مقایسه بین M1 و M2 Airs را بالا بکشد و در مورد آنها با من صحبت کند.
در حالی که او را تشویق می کردم بیشتر به من بگوید، با خود گفتم: “خب، حالا شما به آن اشاره می کنید، بله، اما مهم نیست.”
همچنین: M2 مک بوک ایر جدید اپل. چرا از خودم متنفرم که آن را می خواهم
او به Air بازگشت و وب سایت اپل را برای یافتن امکانات تحویل در M2 Air با ظرفیت 16 گیگابایت، 1 ترابایت، نیمه شب آبی مایل به شب جستجو کرد. کد پستی من را کلید زد.