فردریک داگلاس، روایت زندگی فردریک داگلاس
اینکه مالک دارایی کار شما را به عنوان محتوای خود ثبت کند، و سپس بر کار شما قدرت بی چون و چرای داشته باشد، از جمله توانایی محدود کردن گفتار شما، نقض استقلال است. این دستیابی بیش از حد است که به دنبال محدود کردن با ارزش ترین توانایی های شناختی انسان است.
در پشت آن نما، شرایط خدمات به این معنی است که هیچ حقوق واقعی برای آنچه که اساساً «کار برای استخدام» بدون دستمزد از سوی سازندگان است، وجود ندارد. این مانند بحث قدیمی در دنیای ورزش های حرفه ای است: چه کسی ارزش بیشتری ایجاد می کند، بازیکنان یا مالک تیم؟ به جز، در رسانههای اجتماعی، بازیکنان، سازندگان، به دلیل تلاشهایشان حتی تا آنجایی که سهام دارند وجود ندارند. آنها صرفا ساخته شده از صاحبان هستند.
بنابراین، به طور فزایندهای، توهم شخصیتی که باعث میشود فکر کنید هویت و وجود دارید، صرفاً نمایی برای پوشاندن مجموعه محدودی از قابلیتهای کاربر است» که تحت یک مجوز تجاری بسیار محدود ارائه شدهاند.
بسیاری از مردم احتمالاً می توانند به یک یا دو نفر فکر کنند که دوست دارند آنها را تبعید کنند. با این حال، تبعید اقدامی است که نباید ساده گرفته شود، و چیزی است که باید حاکمیت مردمی باشد که بین خودشان تصمیم می گیرند که چه کنند، نه یک فروشنده واحد.
باز هم، ممکن است در ابتدا سخت باشد که ببینیم چه چیزی ممکن است در آن ایراد داشته باشد. اگر گفتههای شما صرفاً محصول پایگاه دادهای است که پستها و توییتهای شما را دوباره منتشر میکند، ادعای آزادی بیان عجیب به نظر میرسد. یک مالک ملک باید بتواند دارایی خود را مدیریت کند، از جمله پایگاه داده ای از گفته ها، همانطور که می خواهد.
بدتر از آن، اینکه مالک پلتفرم به محتوای «سازندگان» – مطلوبترین و محبوبترین نامهای تجاری روی پلتفرم – امتیاز بدهد، همانطور که صاحبان پلتفرم به طور فزایندهای انجام میدهند، جامعهای برای همیشه در سطوح مختلف ایجاد میکند، جایی که همه در گفتارشان رتبهبندی و رتبهبندی میشوند و دارای امتیاز هستند. صاحب پلت فرم
با این تفاوت که با تبدیل فزاینده همه گفتار به محتوا، فروشنده یک پلتفرم رسانه اجتماعی، مانند توییتر، ادعا میکند که قدرت بیان و حذف سخنرانی شما را دارد. تا زمانی که شبکه اجتماعی مورد نظر متن و تصاویر شما را برای انتشار نپذیرد، به هیچ وجه در حوزه رسانه های اجتماعی “گفتاری” ندارید. به عبارت دیگر، آنچه میتوانست گفتار باشد، چیزی بیش از خلقت و مالکیت مالک رسانههای اجتماعی نمیشود.
فردریک داگلاس، فیلسوف بزرگ آمریکایی و روشنفکر عمومی، در خاطراتش مشاهده شده است که انتخاب نام آزادانه به عنوان بخشی از هویت ضروری است. اما برای هویت کافی نیست، همانطور که داگلاس به خوبی می دانست. نام خود را اوج آزادی است که به سختی به دست آمده است، نه وسیله ای برای رسیدن به آزادی. اعتقاد به غیر این یعنی ساکن شدن در یک توهم، یا در حالت تجملات زیاد، یا هر دو.
“من به آقای جانسون این امتیاز را دادم که برایم نامی انتخاب کند، اما به او گفتم که نباید نام “فردریک” را از من بگیرد. من باید به آن پایبند باشم تا حس هویت خود را حفظ کنم.”
عدم استقلال به معنای چند چیز است. دادههای شما، مواردی که شما را تشکیل میدهند، تا حدی که وجود داشته باشید، به شما تعلق ندارند. متعلق به پایگاه داده است. اگرچه فیسبوک و سایر مکانها در مورد عدم فروش اطلاعات شخصی قول میدهند، این صرفاً یک تعهد محصول فروشنده است. این بدان معناست که اطلاعات شخصی شما، و به یک معنا، هویت شما توسط قانون محافظت نمی شود، فقط به طور بالقوه از طریق قرارداد تضمین می شود، و این احتمالاً در بهترین حالت متزلزل است.
عدم استقلال به معنای چند چیز است. دادههای شما، مواردی که شما را تشکیل میدهند، تا حدی که وجود داشته باشید، به شما تعلق ندارند. متعلق به پایگاه داده است. و هیچ حقی در شبکه های اجتماعی ندارید تبعید نشدن، حتی اگر طبق سازمان ملل متحد این یک حقوق بشر است.
تیرنان ری برای ZDNet
شما چیزی می نویسید، یک عکس را پیوست می کنید و سیستم نام شما را به آن می چسباند. در یک پایگاه داده بایگانی می شود.
همچنین: چرا هویت شما در یک شبکه اجتماعی به دام افتاده است؟
توهم پرسونا، نوعی توهم جمعی، این باور است که یک ورودی پایگاه داده وجود فرد را تشکیل می دهد.
مگر اینکه خرافاتی باشید، و باور داشته باشید که ظاهر شدن نام شما در صفحه نمایه به منزله “وجود” است، در واقع “شما” وجود ندارد، همانطور که “من” وجود ندارد، زیرا خودمختاری وجود ندارد. چیزی که به نظر می رسد یک “من” یا “شما” را تشکیل می دهد، این توهم است که پایگاه داده دائماً متن و تصاویری را که شما تایپ کرده اید باز می گرداند.
همچنین: چرا فیس بوک AOL سال 2021 است؟
بنابراین، فقدان استقلال با توجه به دادههای فرد، مستقیماً منجر به عدم استقلال در موضوع عمیقتر مربوط به وجود دیجیتالی میشود، که تهدیدی برای حقوق اساسی بشر است.
و هیچ حقی در شبکه های اجتماعی ندارید تبعید نشدن، حتی اگر طبق سازمان ملل متحد این یک حقوق بشر است. تبعید کلمه قوی برای چیزی است که به نظر می رسد یک مرکز خرید است، در مورد رسانه های اجتماعی. به هر حال، Bytedance و Meta و Twitter معادل یک مرکز خرید آنلاین را اداره می کنند. احتمالاً با خود فکر میکنید، اگر در مرکز خرید هویت دارید، منطقی است که مالک مرکز خرید، یا مالک ملکی که به مرکز خرید اجاره میدهد، باید بتواند از نگهبانی مرکز خرید شما را از مرکز خرید خارج کند. محل
برخی می گویند که توانایی استفاده از یک نام نمایه در بسیاری از مکان ها، در بسیاری از سایت ها، هویت را تشکیل می دهد. شما یک “linktr.ee” دارید – به قول معروف “هر چیزی که در یک مکان هستید” – و این به شما امکان می دهد در چندین نمونه شخصیت باشید.
زیرا، آنچه در زیر رسانه های اجتماعی یا linktr.ee و توهم شخصیت پنهان است، یک مارپیچ رو به پایین به سوی وجودی کاملاً بدون عاملیت است.
اما در نظر بگیرید که چون اطلاعات شما متعلق به شما نیست، همانطور که در بالا ذکر شد، اگر از یک سایت رسانه اجتماعی محروم شوید، تمام آن اطلاعات را از دست میدهید، و بنابراین، بخش خوبی از آنچه را که وجود خود را آنلاین در نظر میگیرید، از دست میدهید. از آنجایی که شما مالک اطلاعات خود نیستید، در این مورد، همراهی شما توسط امنیت مرکز خرید این است که بخشی از آنچه را که زندگی و هویت شما میدانید از شما سلب شود.
شما یک تصویر در ذهن خود دارید: آن ورودی پایگاه داده، جایی در مزرعه سروری که هرگز از آن بازدید نکرده اید، شما هستید. مردم به نوشته ها و عکس های شما پاسخ می دهند، بنابراین وجود شما را تایید می کنند. شما در فضای مجازی حضور دارید.
هیچ چیز در رسانه های اجتماعی واقعاً متعلق به شما نیست، همه آن ها به مالک پلتفرم تعلق دارد، همانطور که در شرایط خدمات مشخص شده است. شما چیزهایی را در پایگاه داده تایپ می کنید، نام شما به آن چیزها متصل می شود، و شما یک خالق هستید، اما مالک نیستید.
همچنین: زمان آن فرا رسیده است که ماشین ها زمام امور را در دست بگیرند
معمولاً وجود شخص با استقلال یا عدم وجود آن تأیید می شود. شما می دانید که وجودتان نه فقط به دلیل استفاده از ضمیر «من» و تجربه زنده تان به خاطر سپرده شده است. شما همچنین میدانید که وجود دارید زیرا یا میتوانید انتخاب کنید، مثلاً در خیابان قدم بزنید یا به این دلیل که میدانید چه زمانی از انجام آن انتخابها محدود شدهاید. شما می دانید چه زمانی تحت فشار هستید.
شما همچنین حق آزادی بیان در قلمرو رسانه های اجتماعی را ندارید، حتی اگر این حق در چندین کشور از جمله ایالات متحده است – و دوباره، حقی که سازمان ملل از آن حمایت می کند. عدم استقلال به این معنی است که مالک پلتفرم، مانند متا، تصمیم می گیرد که چه چیزی قابل قبول است. همه چیز در آن چیزی قرار می گیرد که به طور کلی به عنوان “دستورالعمل های محتوا” شناخته می شود. تمام گفتار، در واقع، با «محتوا» جایگزین میشود.
همچنین: متاورس یک معضل حقوق بشری است
و قطعاً میتوانید تحریم شوید، و مردم نیز ممنوع شدهاند. به عنوان فیس بوک شرایط استفاده از خدمات بیان کنید، “اگر بنا به صلاحدید خود تشخیص دهیم که شما به طور واضح، جدی یا مکرر شرایط یا خط مشی های ما را نقض کرده اید، به ویژه استانداردهای انجمن، ممکن است دسترسی شما به محصولات شرکت متا را به حالت تعلیق درآوریم یا برای همیشه غیرفعال کنیم، و ممکن است برای همیشه غیرفعال کنیم. یا اکانت خود را حذف کنید.”
مجموعه کوچکی از گزینهها، آن منوی دکمههایی که میتوانید فشار دهید، تنها ابزار عمل شما هستند. فراتر از آن چند دکمه، شما کنترلی بر نحوه پخش نام و شبیه خود، بیپایان، در سراسر قلمرو اجتماعی ندارید. پایگاه داده همه چیز را کنترل می کند، و پایگاه داده متعلق به مالک پلتفرم و اداره می شود، چه Meta Properties یا توییتر یا Bytedance و غیره.
با این تفاوت که شما این کار را نمی کنید.
هر چه بیشتر در دنیای آن توهم پرسونا وجود داشته باشید، بیشتر به دنیایی جذب می شوید که در آن هیچ حقی ندارید، و بنابراین، هیچ خودمختاری و در نتیجه وجود ندارید.
منبع: https://www.zdnet.com/article/the-persona-illusion-you-dont-exist-on-social-media/#ftag=RSSbaffb68
در رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک، اسنپ، پینترست، اینستاگرام، لینکدین، تیک تاک، توییتر، تلگرام و غیره، شما هیچ استقلالی ندارید. شما آزادی انتخاب ندارید. شما در عوض منویی برای انتخاب از میان چند عملکرد دارید که کاملاً توسط مالک پلتفرم تعریف شده است، مانند پست/توییت، لایک کردن، ریتوییت، دنبال کردن/عدم دنبال کردن. و اگر خوش شانس باشید، چند تنظیم دارید، برای اینکه چه کسی شما را می بیند، کل دنیا یا فقط “دوستان”.
رتبه بندی و رتبه بندی برخی از هویت ها به عنوان بهتر از دیگران، چیزی که این روزها از آن به عنوان «اقتصاد خالق» یاد می شود، به شدت طعنه آمیز است. زیرا، یکی دیگر از موارد نقض بالقوه حقوق بشر و مدنی در رسانه های اجتماعی، فقدان حق مالکیت است، چیزی که سازمان ملل متحد دوباره آن را یک حقوق اساسی بشر اعلام کرده است.
به جز اینکه پایگاه داده دیگری که به شما تعلق ندارد و در آن نشانگرها را به همه پایگاه های داده دیگری که نام شما را دارند و متعلق به شما نیستند ذخیره می کنید، خودمختاری نیست، فقط لایه ای از پایگاه های داده است.
بنابراین، سازندگان، بهعنوان ممتازترین شرکتکنندگان در رسانههای اجتماعی، هنوز فقط نامی هستند که توسط پلتفرم برای هدف خود استفاده میشود. گفته های آنها محتوایی است که دارای رتبه بالایی از پلتفرم است. سازندگان یک یا دو سطح بالاتر از کسانی هستند که هیچ امتیازی ندارند، اما سازندگان هنوز متعلق به استثمار شدهها هستند. به نظر می رسد استثمار در رسانه های اجتماعی دارای سطوح بدبختی است.