تحول دیجیتال – استفاده از داده ها، فناوری، الگوریتم ها، یادگیری ماشینی و موارد دیگر برای توسعه مدل های جدید کار و خدمت به سهامداران – می تواند شرکت ها را قادر سازد تا از طریق پتانسیل های استفاده نشده قبلی به رشد دست یابند. طبق اطلاعات Mordor Intelligence، ارزش تحول دیجیتال تنها در سال 2020 در بازار تولید 263 میلیارد دلار بوده است. پیش بینی می شود تا سال 2026 به 767 میلیارد دلار برسد.
بزرگترین مانع برای تحول دیجیتال فرهنگ شرکت است. اغلب اوقات، طرح‌های تحول دیجیتال راه‌اندازی می‌شوند، اما کارمندانی که در برابر تغییرات مقاوم هستند نادیده گرفته می‌شوند و دور می‌شوند. تحول دیجیتال موثر باید با چشم انداز سازمان در هم تنیده شود.
اساساً، نیلی می‌گوید: «فرض کنید که کل شرکت باید به یک سطح پایه از مهارت‌های تکنولوژیک دست یابد تا بتواند به یک ذهنیت دیجیتالی در سطح شرکت دست یابد و به طور مؤثر در مسیر جدیدی حرکت کند.»
قبل از هر چیز، شرکت ها باید بدانند که تحول دیجیتال ریشه ای عمیق تر از معرفی مهارت های جدید دارد.
در واقع، شرکت هایی که مفهوم یادگیری مستمر را برای همه کارکنان خود به کار می برند – Atos و Spotifyبه عنوان مثال – با موفقیت بخش های زیادی از نیروی کار خود را در فرآیند تحول دیجیتال ادغام کرده اند.
تسلط کم دیجیتال در بین رهبری
مؤثرترین رویکرد برای تحول دوگانه، مشتریان را با اجازه دادن به آنها برای طراحی، ایجاد و تولید مشترک محصولات دیجیتال، در کنار یک شرکت، دگرگون می کند. این همچنین به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که مشتریان خود را در سطح عمیق‌تری بشناسند و درک کنند، که بسیار مهم است – پس از همه، مطالعه 2021 توسط Flexeraیک شرکت نرم افزار کامپیوتری، دریافت که 37 درصد از ابتکارات فناوری اطلاعات توسط شرکت ها در سراسر جهان بر بهبود تجربه مشتری متمرکز است.
شکست تبدیل دیجیتال می تواند هزینه زیادی را به همراه داشته باشد، هم به صورت مجازی و هم به معنای واقعی کلمه. یک تحول دیجیتال ناموفق می‌تواند تأثیر منفی بر تعامل، جذب و حفظ کارکنان داشته باشد. همچنین احتمالاً هزینه‌های مالی قابل‌توجهی را به همراه خواهد داشت، زیرا جدول‌های زمانی محصول تغییر می‌کند و به تأخیر می‌افتد، که همه اینها بر قیمت نهایی شرکت و به‌طور اجتناب‌ناپذیر قیمت سهام آن تأثیر می‌گذارد.